دسته بندي | مديريت |
بازديد ها | 3 |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 29 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 18 |


در آمد
پس از حمله آمريكا به عراق و اشغال نظامي اين كشور در سال 2003، اين نظريه از سوي برخي نظريه پردازان مطرح گرديد كه دليل اصلي حمله آمريكا به عراق، نه مبارزه با تروريسم جهاني بود و نه جلوگيري ازدستيابي عراق به سلاح هاي هسته اي، بلكه هدف آمريكا حفظ هژموني دلار بر اقتصاد جهان بود كه با موفقيت يورو و تصميم صدام حسين مبني بر فروش نفت عراق به يورو به خطر افتاده بود. از اين منظر، اقدام نظامي آمريكا نه تنها فروش نفت عراق را به عرصه دلار بازگرداند بلكه به ساير كشورهاي عضو اوپك نيز نشان داد كه آمريكا قيمت گذاري و فروش نفت به ارزي جز دلار را نخواهد پذيرفت. همچنين، با اين حركت آمريكا حضور نظامي خود را در منطقه تقويت نمود تا در صورت اقدام مشابهي از سوي ايران بتواند مجددا با استفاده از نيروي نظامي، هژموني دلار را حفظ نمايد. از اين ديدگاه، ايران با فروش نفت به يورو و اقدام به ايجاد بورس نفت ، اكنون هدف حمله نظامي آمريكا است و مانند عراق، مسئله بحران هسته اي پوششي براي اجراي اين برنامه است. نوشته حاضر كند وكاو مختصري در اين نظريه است.
بررسي حاضرحاكي از آن است كه نظريه «جنگ هاي پترودلار»، گرچه در پاره اي از واقعيت هاي اقتصادي ريشه دارد، اما در مجموع مبالغه آميز است و تصوير دقيقي از مكانيزم تحولات خاورميانه بدست نميدهد. اين بدين معني نيست كه موقعيت انحصاري دلار فاقد اهميت استراتژيك براي آمريكا است. اما معادله مورد بررسي بسيار بغرنجتر از آن است كه نظريه «جنگ هاي پترودلار» متصور ميباشد.
تا آنجا كه به بورس نفت ايران مربوط ميشود، همكاري اتحاديه اروپا با آمريكا برسرمسئله بحران هسته اي ايران و يكپارچه شدن مواضع آن با آمريكا حاكي آز آن است كه از ديد اتحاديه اروپا، دربرخورد با ايران ملاحظاتي به مراتب مهمتر از رقابت يورو و دلار مطرح است، مانند حفظ امنيت عرضه نفت و جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هسته اي. در مجموع، در شرايط كنوني سرنوشت بورس نفت ايران و امنيت ملي كشور بيش از آنكه درخطر رويارويي دلار و يورو باشد، توسط ناهنجاري ساختار اقتصادي كشور و سياست هاي نسنجيده در زمينه مديريت داخلي و سياست خارجي كشور تهديد ميشود.
بورس نفت ايران، در صورت موفقيت، ميتواند نقش مثبتي درشفاف سازي و اصلاح ساختار اقتصادي و تجاري ايران ايفا نمايد. اين امر ميتواند ورود كشور به بازارهاي بين المللي را تسهيل كرده و جذب سرمايه گذاري خارجي ودستيابي به تكنولوژي پيشرفته صنعت نفت را آسانتر سازد. در زمينه فرآورده هاي نفتي و گاز، بورس نفت ميتواند كشور را از ارزش افزورده بيشتري برخورداركند، موجب افزايش توليد ناخالص ملي گردد و موقعيت ژئواستراتژيك ايران را در منطقه و اقتصاد جهاني تحكيم و تقويت نمايد. اما انجام اين امر بر پايه يك سياست خارجي بحران زا تقريبا غير ممكن خواهد بود. موفقيت بورس نفت ايران بيش از هر چيز مستلزم اصلاح و شفاف سازي ساختار اقتصادي و حكومتي كشور و عقلائي كردن سياست خارجي آن است.
اين نوشتار در چهار بخش تنظيم شده است. بخش هاي اول و دوم به ارائه و بررسي متن سياسي و مباني اقتصادي نظريه «جنگ هاي پترودلار» اختصاص داده شده اند. بخش سوم به بررسي نقدهاي اين نظريه ميپردازد. بخش چهارم بررسي كوتاهي است از تاريخچه، مزايا وچالشهاي بورس نفت ايران.
1. متن سياسي
بر اساس نظريه انگدال، پس از جنگ جهاني دوم آمريكا و به تبع آن نظام مالي و اقتصاد جهاني سه دوره تاريخي را تجربه كرده اند كه داراي ويژگيهاي متفاوتي ميباشند. اين دوره ها عبارتند از:
• دوره 1945 – 1971
• دوره 1971 – 1999
• دوره 1999 تا كنون