دسته بندي | آشپزي |
بازديد ها | 3 |
فرمت فايل | doc |
حجم فايل | 420 كيلو بايت |
تعداد صفحات فايل | 14 |


يك ديدگاه مبتني بر تصميم براي اندازه گيري مقاومتهاي رفتاري افراد در برابر تغييرات سازماني ناشي از برنامهريزيهاي استراتژيك.
چكيده:
اين مقاله تلاشي براي استفاده از مدل بهينه سازي چند معياري جهت اندازهگيري و يكسان سازي مقاومتهاي رفتاري افراد در مسائل ساخت-تصميم استراتژيك است. براي نشان دادن نحوه كاربرد و بكارگيري ديدگاه پيشنهادي، گزيدهاي از يك استراتژي متناسب براي پروژه تكنولوژي ارتباطي، همراه با يك كمپاني ارائه دهنده خدمات، ارائه شده است. مجموعه پارامترهاي تصميم با توجه به هر دو محيط داخلي و خارجي سازمان تعريف شده و معين است. كيفيت مطلوب و احكام قضايي براي زيرسيستمهاي مختلف سازمان گردآوري شده است. سپس با استفاده از روش ساخت-تصميم چند صفتي TOPSIS و تكنيك وزن گذاري انتروپيك، فاكتور مقاومت براي هر يك از استراتژيهاي توصيه شده از لحاظ كيفي تعيين شده و سپس براي مجموعهاي از معيارهاي اجرايي جهت استراتژي مناسب، مورد استفاده قرار گرفته است. نشان داده شده است كه اين حالات تصميم گيري، با معيار كارايي چندگانه و يك قيد مقاومت رفتاري، ممكن است توسط سناريوهاي تصميمگيري مختلف قابل رفع باشد. مقايسه پيآمدهاي اين سناريوها ميتواند ارزيابي مفيدتر اثرات ملاكهاي مقاوتي قبل از تصميمگيري نهايي را تسهيل سازد.
۱.مقدمه
براي تصميمگيريهاي موثر و سازنده در محيطهايي كه به صورت تيمي همكاري ميشود، مديران و رهبران اغلب تصميم ميگيرند رفتار سازمانهاي خود را در سطوح شخصي و گروهي در نظر بگيرند. مطالعات متعددي جهت توصيف و مدل سازي اثرات رفتار سازماني بر فرآيند تصميمگيري انجام شده است. براون[1] [۱] مروري كلي از يك مدل قطبيسازي (پلاريزه) گروهي با كاربردي گسترده بر فرآيند تصميمگيري هيئت منصفه را رائه كرده است.هاكمن[2] [۲] يك پديده تفكر گروهي را تحليل و از شواهد موجود براي توسعه تصميمهاي متناسب در يك سازمان استفاده كرده است. نقش كليدي اثرات جمعي در ناكاميهاي تصميمي نيز توسط ويت[3] نشان داده شده است. ليويت[4] [۴] مدلسازي هر يك از افراد يك تيم به عنوان بلوكهاي ساختماني را (يعني كوچكترين واحدهاي ساختاري) را توضيح داده است. ماريئر [۵] درباره اثرات دارئيها و بدهيها در يك گروه مسئله حل كن را با استفاده از عملكرهاي استفهامي، بررسي كرده است. كار او پيشنهاد ميكند كه چگونه مديران و رهبران ميتوانند يك فرآيند تصميم گيري را با استفاده از تشخيص مناسب دارئيها و بدهيها در گروهشان را ساده سازند. در حالت واضح ديگر كه توسط ادمونتون[5] [۶] انجام شده،براي تشخيص فاكتورهاي متضمن در رابطه بين تيمهاي مراقبت صبورانه و فراواني خطاهاي مديريتي يك تحليلي كمي معرفي شده است.