نظريات پست مدرنيسم

۱۰ بازديد
نظريات پست مدرنيسم
دسته بندي گوناگون
بازديد ها 5
فرمت فايل doc
حجم فايل 239 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 24
نظريات پست مدرنيسم

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

قسمت دوم

نظريات پست مدرنيسم و نقد آن از مدرنيسم در موارد ذيل قابل بررسي است:

1 - عقلانيت 2 - ايدئولوژي 3 - كثرت گرايي 4 - تاريخ 5 - رسانه ها 6 - زبان 7 - تكنولوژي

عقلانيت:

رنه دكارت از پايه گذاران فلسفه مدرن با اين گفته خود كه من فكر مي كنم پس هستم تاكيد بيش از پيش ذهنيت مدرن بر عقل و عقل گرايي را ابراز كرد.

در عصر روشنگري نيز بر عقل، خرد و استدلال منطقي تاكيد مجدد شد. ولي يكي از وجوه شاخص و عمده ي نقد پست مدرنيسم از مدرنيسم، عقلانيت و خرد عدد انديش مدرن است. استينار كوال از چهره هاي برجسته در زمينه پست مدرن و روان شناسي مي نويسد:

»عصر مدرن با مفهوم ساده و محدودي از عقلانيت سر و كار داشت كه در آن عقلانيت فني ابزار – اهداف وجه غالب را دارا است.

در عصر مدرن بر طرح برنامه ريزي، محاسبات، پيش بيني ، كنترل و نظارت دقيق تاكيد مي گردد. مسئوليت زيادي بر دوش عقل و علم بار شده بود. تمامي مشكلات انسانها مي بايست در دراز مدت به كمك ابزار علم و تكنولوژي مرتفع مي شد.

هف عصر روشنگري اين بود كه شرايطي فراهم آورد تا تمامي افراد مختلف و پراكنده جهان، پديده ها و امور را به شيوه اي واحد بينند و درك كنند، يعني شيوه عقلاني.

متفكران و انديشمندان عصر روشنگري اين نكته را اصلي مسلم و بديهي مي دانستند كه براي هر پرسشي تنها يك پاسخ صحيح ممكن وجود دارد و از اين اصل نتيجه مي گرفتند كه تنها در صورتي مي توان جهان را به گونه اي منطقي و عقلاني كنترل و ساماندهي نمود كه بتوانيم به گونه اي صحيح و درست آن را ترسيم و بازنمايي سازيم.

اين نوع نگرش به امور و محور قرار دادن عقل تك ساحتي در اواخر قرن نوزده توسط فيلسوف طغيانگر آلماني ، فردريك نيچه زير سوال برده شد، از نظر وي »تمدن غربي نوعي پدر سالاري عقل باوري دارد كه باعث شده همه چيز در چار چوب خرد باوري افراطي بشر را اسير خودش كند. نيچه مشكل بزرگ بشريت را مدرنيته مي داند. او به احساس بيش از عقل باور داشت و لذا علم مدرن و روش تحقيق دكارتي را زير سوال برد. به عقيده ي نيچه هر گونه روش تحقيق علمي لزوماً با دروغ و تقلب همراه است... عقل خلاقيت زندگي را از بين مي برد.

ماكس وبر (1920 - 1864)، جامعه شناس آلماني، »گزنده ترين نقد خود را براي عقلانيت مدرن نگه داشت كه در ديوان سالاري متجلي مي شد.

و بر در اين باره چنين ابراز مي كند: »سازمان ديوان سالارانه، همراه با ماشين دولتي، دست اندر كار ساختن اسارتگاههاي آينده است، كه در آن انسان ها چه بسا چون دهقانان دولت مصر باشند. فرمانبردار و ناتوان» و باز و بر درباره ي عقلانيت بر اين نظر است كه «عقلانيت نه به روياي فيلسوف درباره آزادي بل به اسارت ديوان سالارانه در قفس آهنين مي انجامد.»

ليوتار نيز در اين مورد گفته: «هيچ تضميني وجود ندارد كه عقل پيامدهاي آزادي بخش بيافريند.

پست مدرنيسم ها معتقدند كه »چنان كه تاريخ قرن بيستم با قدرت گواهي مي دهد، اين باور كه ترقي تكنولوژي لزوماً باعث پيشرفت تمدن انساني مي شود، دروغين است.

علم مدرن كه حاصل عقلانيت و يكي از پايه هاي اصلي مدرنيسم مي باشد، حوزه ي ديگري است كه مورد پرسش و نقد پست مدرنيسم قرار گرفته است. ديگر هيچ شالوده ي روش شناسانه مطمئن وجود ندارد، قطعيت هاي علمي از پاي بست ويران اند. در واقع دانش به معناي مورد نظر مدرن ها منحل است. ساده تر بگوييم شرح جهان ديگر ممكن نيست.

زيگموند فرويد (1939 - 1856) روان شناس و انديشمند اتريشي نيز عقل مداري را زير سوال برد فرويد ضمير ناخود آگاه و ساحت آن را مطرح كرد. مكتب روانكاوي فرويد خرد چالش ناپذير روشنگري را زير سوال مي برد و نشان مي دهد كه خرد آدمي جزيره كوچكي است در اقيانوس پهناور نيروهاي تاريك و ناخودآگاه بشري كه نام آن غرايض است.

فرويد ضمير آگاه و عقل انسان را در سيطره ي ضمير ناخودآگاه كه همان غرايض است مي داند. به عبارت ديگر غرايض آن چيزي است كه انگيزه هاي انسان را هدايت مي كند و عقل تنها وسيله براي رسيدن به اين انگيزه ها است. چنانگه توماس ها بز فيلسوف قرن 17 انگلستان گفته انسان اسير سوداها و روياهاي دروني خويش است.

هنرمندان سورئاليست همانند آندره برتون و سالوادوردالي سعي كردند در ساحت ناخودآگاه به كاوش در مورد انگيزه هاي انسان بپردازند. آنها در كارهاي خود سعي در نمايش ضمير ناخودآگاه و نشان دادن وجهي مهم از تمايلات دروني انسان نمودند.

در اينجا بايد بيان داشت كه عقل ابزاري و عقل محاسبه گر كه مورد تاكيد فلاسفه مدرن بوده، از نظر پست مدرن اين ابزار كامل و بدون نقصي نيست و نمي توان با اتكا بر آن انتظار كشف حقيقت، آزادي، آسودگي و رستگاري داشت. اين عقل داراي نواقص و ايرادات عديده اي است و بسياري از مشكلات امروز بشر به لحاظ ناديده گرفتن اين نواقص است. ولي بايد توجه داشمردمت كه پست مدرن ها ابزار ديگري به عنوان جايگزين عقل معرفي نمي كنند. آنها عقل مدرن را نقد كرده اند بدون آنكه جايگزين ثابت و مطمئن به جاي آن عنوان نمايند. البته از نظر آنها جايگزين مطمئني وجود ندارد و فقط بايد متوجه لغزش ها و ايرادات بود.

ايدئولوژي

نظريه پردازان معماري

۱۰ بازديد
نظريه پردازان معماري
دسته بندي معماري
بازديد ها 4
فرمت فايل doc
حجم فايل 547 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 56
نظريه پردازان معماري

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

نظريه پردازان معماري

تادائو آندو

در 13 اكتبر 1941 ميلادي در اوزاكاي ژاپن ديده به جهان گشود، در سال 1960 م . به يك بكسر حرفه اي تبديل شد. در سالهاي 69- م . تعاليم خود آموخته و غير آكادميك خود را به عنوان يك معمار با سفرهاي آموزشي به اروپا، آمريكا و آفريقا و مطالعه بر روي خانه هاي فرانك لويدرايت و كارهاي مدرنيسم قديمي (كلاسيك) تكميل كرد

افزايش كمي آثار او در سطح معماريهاي مسكوني، كليساها، موزه ها و مجتمع هاي تجاري بزرگ، و … با تكيه اي مداوم و تقريباً انحصاري بر ساختارهاي بتن مسلح بزرگ و نمايان است كه عظمت را در معماري او فزوني مي بخشد. او واسطه اي ميان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اينكه از مواد جدايي ناپذير جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زيبايي شناسي شرقي به كار مي برد.

اولين تمرين معماريش را در سال 69 م . در اوزاكا آغاز كرد و در سال 70 م . كارگاه شخصي خود را در زادگاهش داير نمود و تاكنون بيش از صد و پنجاه پروژه معماري را طراحي كرده است.

او از با نفوذ ترين معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب مي شود. توجه عمده وي بر تفليق فرمهاي مدرن با مفاهيم و شيوه هاي سنتي ژاپن استوار است ؛ به بيان دقيق تر، هدف او تغيير معناي طبيعت از گذرگاه معماري است. در سالهاي 1978،88 و 90 ميلادي به سمت استاد دانشگاههاي يال آمريكا، كلمبيا و هاروارد انتخاب شد.
مصالح معماري آندو، بتن خام، خورشيد، آسمان، سايه و آب است يا به عبارت بهتر، فضا. تأكيد او بر اين نكته است كه استفاده كنندگان از بنا بايد طبيعت را تجربه و احساس كنند و اينها همه ريشه در سنت منطقه اي زيستگاه او ـ كانزايي ـ دارد.
عناصر اصلي و متناقص معماري آندو عبارتند از نظم، مردم و احساسات انساني. او در معماري خود، به گونه اي متضاد آنها را با هم ارتباط مي دهد و ميان آنها تفاهمي ايجاد مي كند:
فرم در برابر فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه. اين مسئله را در شخصيت خود او نيز مي توان مشاهده كرد؛ قدرت و منطق مردانه از يك سو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر كه در وجود او به تفاهم رسيده اند.
آندو از جذابيت فرم صرفنظر كرده و بر جذابيت فضا تأكيد مي ورزد. او اعتقاد دارد كه فرم، از تأثير فضايي مي كاهد و در نتيجه، جذابيت معماري را محدود مي كند..
به اعتقاد او، ارحجيت دادن به فرم به معناي ارجحيت دادن به حس بينايي در ميان پنج حس و عدم توجه به عمق فضايي است. در نتيجه او در پي نفي فرم به مفهوم به كارگيري فرمهاي ساده و انكار ساده و انكار فرمهاي پيچيده است. (نفي تصوير صرفاً بصري در فضا). معماري او، معماري نفي و انكار است. او جامعه مدرن و جهاني بودن را نفي مي كند. در اين حال، نفي به معناي حمايت از استقلال شخصي و رهايي از يكنواختي مدرن است مرتبط با شخصي كه مي خواهد به شكلي فردي زندگي كند. اولين چيزي كه آندو نفي كرده، مفاسد جامعه مدرن و ارزشهاي آن است. (براي مثال، مقولة راحتي) آندو راحتي مدرن را نفي كرده، تلاش مي كند ارتباط پويايي با جهان برقرار كند. او راحتي را از معماري خود دور مي كند و به جاي آن امكان حضور انسان و طبيعت را در كالبد معماري اش فراهم مي سازد.
او كارهاي متعددي تاكنون انجام داده است كه پس از بررسي كليت طراحي هاي او،در مطالب بعدي ، به بررسي 8 اثر برترش كه اهداف و تفكرات او را به خوبي جلوه گر مي سازند، مي پردازيم:
-نمازخانة كوه روكو (كليساي باد
-كليساي روي آب
-كليساي نور
-معبد آب
-خانه Raw
-مجتمع تجاري تايمز 2
-پروژه ناكانو شيما 2
-موزه نائو شيما
تادائو آندو در طول بيست سال گذشته، يكصد و پنجاه پروژه ي معماري انجام داده است با

نظريه مكان هاي مركزي وسلسل مراتب شهري

۱۰ بازديد
نظريه مكان هاي مركزي وسلسل مراتب شهري
دسته بندي گوناگون
بازديد ها 2
فرمت فايل doc
حجم فايل 14 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 5
نظريه مكان هاي مركزي وسلسل مراتب شهري

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

نظريه مكان هاي مركزي وسلسل مراتب شهري

به طور كلي، مكان هاي مركزي يعني مراكزي كه فعاليت هاي توليدي به منظور توليد و عرضه كالا و خدمات در آن جا متمركز است. حال اين مراكز يا ميتواند مراكز فرعي و اصلي موجود در داخل يك شهر باشد ويا اين كه خود شهر به عنوان يك مركز توليدي در يك نظام توزيع شهري در نظر گرفته شود (زيرا همان طور كه مي دانيم نقش اصلي يك شهر توليد و ارائه كالا و خدمات به مناطق اطراف خود است).

درجه مركزيت هر شهر به وسيله مرتبه آن تعيين ميشود، بدين ترتيب كه شهرهايي كه در طبقه بالايي قرار دارند، داراي جمعيتي بيشتر و منطقه نفوذي بزرگ تري هستند (منظور از منطقه نفوذي،جمعيتي است كه علاوه بر جمعيت خود شهر ،از كالا ها خدمات شهر مورد استفاده مي كند)و در ضمن تعداد و نوع فعاليت هاي توليدي آن ، بسيار متنوع و گوناگون است.از طرف ديگر شهرهايي كه در طبقه پايين تري قرار دارند، مراكز ارائه كالا هاو خدماتي هستند كه نيازهاي ضروري و اوليه انساني را (مانند گوشت، نان، لبنيات، پوشاك و مواد سوختني) كه احتياج به خريد مداوم و روزانه دارد برآورده مي كند. بنابراين درهر جامعه اي يك سلسله مراتب شهري وجود دارد، زيرا وسعت بازار براي كالاها و خدمات گوناگون مختلف است كه اين به نوبه خود ناشي از وجود يكصد بالا و پاييني است كه براي اندازه بازار هر كالا و خدمتي وجود دارد. حد پايين، به حداقل ميزاني كه يك كالا قابل عرضه باشد گفته مي شود، كه اين در نقطه سر به سر قرار گفته (نقطه سر به سر جايي است كه درآمد متوسط برابر هزينه متوسط باشد كه البته در هزينه متوسط سود نرمال هم نهفته است).

حد بالاي وسعت بازار يك كالا، بيشتر داراي مفهوم فضايي است. تعيين كننده اصلي و تنها عامل تعيين كننده اين حد بالاي وسعت بازار،هزينه حمل و نقل است (حد نهايي در جايي كه تقاضا براي آن كالا صفر است، تعريف مي شود).

اين حد بالا و پايين وسعت بازار براي هر كالا، تواما تعداد و اندازه مكان هاي مركزي كه هر كالا را عرضه مي كند، تعيين مي كند. از آن جايي كه كالاها و

نقدي بر لايحه اصلاح پاره اي از مواد قانون تشكيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب (احياي دادسرا)

۱۰ بازديد
نقدي بر لايحه اصلاح پاره اي از مواد قانون تشكيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب (احياي دادسرا)
دسته بندي گوناگون
بازديد ها 4
فرمت فايل doc
حجم فايل 36 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 11
نقدي بر لايحه اصلاح پاره اي از مواد قانون تشكيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب (احياي دادسرا)

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

نقدي بر لايحه اصلاح پاره اي از مواد قانون تشكيل دادگاه هاي عمومي و انقلاب (احياي دادسرا) * /

 

نقش اخلاق پيامبر اسلام در زمان خود پيامبر

۱۰ بازديد
نقش اخلاق در سيره عملى پيامبر اسلام (ص)
دسته بندي گوناگون
بازديد ها 2
فرمت فايل doc
حجم فايل 50 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 54
نقش اخلاق پيامبر اسلام در زمان خود پيامبر

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

نقش اخلاق پيامبر اسلام در زمان خود پيامبر 

يكى از شاخصه هاى پر اهميت در پيشرفت اسلام اخلاق نيك و كلام‏دلاويز و پرجاذبه پيامبر اكرم (ص) با انسان‏ها بود، اين خلق نيكوتا بدان حدى بود كه معروف شد سه چيز در پيشرفت اسلام نقش به‏سزايى داشت:
1- اخلاق پيامبر ص
2- شمشير و مجاهدات حضرت على (ع)
3- انفاق ثروت حضرت خديجه (س)
در قرآن مجيد، به نقش اخلاق پيامبر (ص) درپيشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها تصريح شده است، آن جا كه مى‏خوانيم: «فبما رحمة من الله‏لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى كه از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراكنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش كن، و دركارها با آن‏ها مشورت فرما.»
ازاين آيه استفاده مى‏شود كه : 1- نرمش و اخلاق نيك، يك هديه الهى است، كسانى كه نرمش ندارند،از اين موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگ‏دل و سخت‏گير نمى‏توانند مردم‏دارى كنند، و به جذب‏نيروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مديريت صحيح با جذب و عطوفت همراه است; 4- بايد دست‏شكست‏خوردگان در جنگ و گنهكاران شرمنده را گرفت وجذب كرد (با توجه به اين كه شان نزول آيه مذكور در موردندامت فراريان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلت‏هاى نيك و پيوند دهنده است كه موجب‏انسجام مى‏گردد. پيامبر اسلام (ص) علاوه بر اين كه ارزش‏هاى اخلاقى را بسيار ارج‏مى‏نهاد، خود در سيره عملى‏اش مجسمه فضايل اخلاقى و ارزش‏هاى والاى‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره‏اى شادان و كلامى‏دلاويز با حوادث برخورد مى‏كرد.
به عنوان مثال، درتاريخ آمده‏است:در سال نهم هجرت هنگامى كه قبيله سركش طى بر اثر حمله‏قهرمانانه سپاه اسلام شكست ‏خوردند، عدى بن حاتم كه از سرشناسان‏اين قبيله بود به شام گريخت، ولى خواهر او كه «سفانه‏» نام‏داشت‏ به اسارت سپاه اسلام درآمد.
سفانه را همراه ساير اسيران به مدينه آوردند و آنان را درنزديك مسجد در خانه‏اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن‏اسيران ديدن كرد، سفانه از موقعيت استفاده كرده و گفت: «يا محمد هلك الوالد و غاب الوافد فان رايت ان تخلى عنى، و لا تشمت ‏بى احياء العرب، فان ابى كان يفك العانى، و يحفظ الجار، و يطعم‏الطعام، و يفشى السلام، و يعين على نوائب الدهر;
اى محمد!پدرم (حاتم) از دنيا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپديد شدو فرار كرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد كن، و شماتت و بدگويى‏قبيله‏هاى عرب‏ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان‏را آزاد مى‏ساخت، از همسايگان نگهبانى مى‏نمود، و به مردم غذامى‏رسانيد، و آشكارا سلام مى‏كرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم‏را يارى مى‏نمود.»
پيامبر اكرم (ص) كه به ارزش‏هاى اخلاقى، احترام شايان مى‏نمود، به‏سفانه فرمود: «يا جارية هذه صفة المؤمنين حقا، لو كان ابوك مسلما لترحمناعليه; اى دختر! اين ويژگى‏هايى كه برشمردى، از صفات مؤمنان‏راستين است، اگر پدرت مسلمان بود، ما او را مورد لطف و رحمت‏قرار مى‏داديم.» آنگاه پيامبر (ص) به مسؤولين امر فرمود:«خلوا عنها فان اباها كان يحب مكارم الاخلاق; اين دختر را به‏پاس احترامى كه پدرش به ارزش‏هاى اخلاقى مى‏نمود، آزاد سازيد.».
آن گاه پيامبر (ص) لباس نو به او پوشانيد، و هزينه سفر به شام‏را در اختيار او گذاشت، و او را همراه افراد مورد اطمينان به‏شام نزد برادرش رهسپار كرد.
نمونه‏هايى از اخلاق پيامبر )ص(
در سيره عملى پيامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نيك و زيبا وجوددارد كه هر كدام نشانگر قطره‏اى از اقيانوس عظيم حسن خلق آن‏حضرت است، همان گونه كه خداوند با تعبير «و انك لعلى خلق‏عظيم; و همانا تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى دارى‏» به اين مطلب‏اشاره فرموده است.
نظر شما را به چند نمونه از آن‏ها جلب‏مى‏كنيم: 1- عدى بن حاتم مى‏گويد: «هنگامى كه خواهرم سفانه به اسارت‏سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گريختم، پس از مدتى خواهرم‏با كمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد اين كه‏گريخته‏ام و او را تنها گذاشتم سرزنش كرد، عذرخواهى كردم، پس‏از چند روزى از او كه بانويى خردمند و هوشيار بود، پرسيدم:«اين مرد (پيامبر اسلام) را چگونه ديدى؟» گفت: «سوگند به‏خدا او را رادمردى شكوهمند يافتم، سزاوار است كه به اوبپيوندى كه در اين صورت به جهانى از عزت و عظمت پيوسته‏اى‏».
با خود گفتم به راستى كه نظريه صحيح همين است، به عنوان پذيرش‏اسلام، به مدينه سفر كردم، پيامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا به‏محضرش رسيدم، سلام كردم، جواب سلامم را داد و پرسيد:كيستى؟ عرض كردم عدى بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا به‏سوى خانه‏اش برد، در مسير راه با اين كه مرا به خانه مى‏برد،بانويى سالخورده و مستضعف با او ديدار كرد، اظهار نياز نمود،پيامبر (ص) به مدتى طولانى در آنجا توقف كرد و آن بانو را درمورد تامين نيازهايش راهنمايى فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا اين شخص پادشاه نيست

نقش اخلاق و عرفان در نظام سياسى اسلام

۱۰ بازديد
نقش اخلاق و عرفان در نظام سياسى اسلام
دسته بندي گوناگون
بازديد ها 3
فرمت فايل doc
حجم فايل 38 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 40
نقش اخلاق و عرفان در نظام سياسى اسلام

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

نقش اخلاق و عرفان در نظام سياسى اسلام

مقدمه

بدون ترديد، تبيين و تحليل ديدگاههاى استاد شهيد مطهرى در مورد «نقش اخلاق و عرفان در سياست» يا «ارائه تصوير و تفسيرى روشن از حكمت عملى در دو ظرفيت»؛ يعنى «اخلاق» كه انسان را به تكامل روحى و درونى مى‏رساند، و «سياست مُدُن» يا مديريت و حكومت بر جامعه، كه به «تكامل اجتماعى» و اداره جامعه انسانى برمى‏گردد و پيوند آن دو ظرفيت به «حكمت نظرى»، كه از «هست»ها و «است»ها سخن مى‏گويد و آن ديگرى از «بايد»ها و «شايد» و «نشايد»ها بحث مى‏كند [2]، هم كارى است سترگ و البته شدنى و هم نياز به نگرش همه‏جانبه به انديشه‏ها و بينش‏هاى استاد شهيد مطهرى دارد و اگر حكمت و حكومت را در تعامل و ارتباط با يكديگر مورد شناخت و سنجش قرار دهيم و آنها را با عرفان و حكمت حضورى و شهودى يا معرفت ذوقى و باطنى گره بزنيم، در عين شيرينى و دلنشينى، كار را دشوارتر مى‏نمايد كه چگونه «اخلاق» كه عمدتاً يك مقوله فردى و نوعى تزكيه نفس و ارتباط با خداست و درون‏گرايى در آن متجلّى است يا حداقل تفسير و برداشت اوليه ما از آن چنين است و «عرفان» كه اساساً سير و سلوك باطنى و تهذيب، رياضت و دنياگريزى، جامعه‏گريزى و انقطاع از برون و اتصال به درون و رهايى از خلق و وصل به خالق است و يا دست كم چنين برداشت و تحليلى از آن در ذهنها وجود دارد، با «حكومت»، «سياست» و مديريت جامعه كه همانا پرداخت به امور مردم در همه ابعاد مى‏باشد در هم تنيده و به هم پيوسته باشند و اساساً چگونه است كه در دل حكومت و حكمت سياسى، حكمت عملىِ «اخلاق» و حكمت شهودى و ذوقىِ «عرفان» نقش‏آفرين باشد؟ آيا درون‏گرايى با برون‏گرايى با هم قابل اجتماع‏هستند؟

آيا حكومت و تدبير جامعه كه نوعى دنيازدگى و گرايش به امور طبيعى و ماديت است با اخلاق كه مقوله‏اى است فردى و تهذيبى و عرفان كه امرى است باطن‏محور، درون‏گرا و سلوكى كه به نوعى دنيازدگى، خلق‏گريزى، تفرد، تزهّد و تجرد و تجريد براى تعالى نفس و تكامل منتهى مى‏شود، با هم سازگار و مرتبطاند؟ به خصوص اگر به كاركردهاى اخلاق و عرفان با حكومت و سياست و واقعيت تلخ شكاف و فاصله اخلاق و عرفان با حكومت، آن هم در جامعه و جهان كنونى بنگريم و ديوار فرهنگى، روانى و حتى عملى و عينى كه ميان هر كدام از آنها وجود دارد، اندك توجهى بيفكنيم، خواهيم ديد كه مسأله با پيچيدگى و ابهام بيشترى مواجه است و سؤال عميق‏تر وشبهه بيشتر و پيچيده‏تر مى‏شود و اين همان مقوله‏اى است كه در اين مقاله به دنبال حلّ و فصل آن، بر محور و مدار انديشه‏هاى استاد مطهرى بر آمديم و در صدد برتابيدن اخلاق و عرفان با حكومت و سياست و حكمت سياسى بر مدار بينش ناب اسلامى آن استاد شهيد هستيم؛ لذا در چند محور به پاسخ چنين سؤالها، شبهات و تحليل وتبيين‏هايى مى‏پردازيم:

الف. اخلاق و عرفان در افق انديشه استاد مطهرى.

ب. سياست و حكومت از منظر استاد مطهرى.

ج. تعامل اخلاق و عرفان (حكمت اخلاقى و سلوكى) با حكومت و سياست (حكمت سياسى و حكومتى).



چيستى اخلاق

 

نقش امام علي‌(ع‌) در جنگهاي دوران پيامبر

۱۰ بازديد
نقش امام علي‌(ع‌) در جنگهاي دوران پيامبر
دسته بندي دين و مذهب
بازديد ها 2
فرمت فايل doc
حجم فايل 36 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 54
نقش امام علي‌(ع‌) در جنگهاي دوران پيامبر

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

نقش امام علي‌(ع‌) در جنگهاي دوران پيامبر

پرچم توحيد در تمام غزوات پيامبر به جز غزوه تبوك در دست امام علي‌(ع‌) بود و وي پرچمدار وجلودار سپاه بود و در غزوه تبوك از طرف پيامبر مأمور به حفاظت از مدينه شد.

در اين مجال سعي بر آن است تا غزوات و جنگهايي كه حضور حضرت علي‌(ع‌) در آنان‌سرنوشت ساز بوده است و يا به تعبير ديگر ضربات حضرت علي‌(ع‌) در آنان عظمت و اقتدار مسلمين‌را به ارمغان آورد و باعث بقاء و ثبات اسلام گرديد مورد بحث قرار گيرد.

اقتدار اسلام در بدر در گرو شجاعت علي‌(ع‌) (سال دوم هجرت‌) در غزوه بدر كه سراسر پيروزي مسلمانان و دين خدا بود, علي‌(ع‌) پرچمدار بود و پيشوايان كفر كه‌از دم شمشيرها و سرنيزه‌هاي مسلمانان جان به در بردند, سرافكنده و زبون گشتند. خداوند از طريق‌پيروزي در بدر, پيامبرش را ثابت قدم داشت و دعوتش را برتري بخشيد. اشراف قريش كه در جنگحاضر نشده بودند و در شهر مانده بودند, سپاه شكست خورد هر ذلت‌زده خود را مي‌نگريستند كه پروبال شكسته برمي‌گردند و از بزرگاني چون «حكيم بن هشام ابوجهل‌» «اميه بن خلف» «عتبه بن ربيعه‌»رئيس خاندان عبدالدار و صحب پرچم و برادر او «وليد» و پسرش نسيبه در بازگشت خبري نيست,آنهايي كه قسم خورده بودند تا كار محمد(ص‌) را يكسره نسازند به مكه بازنگردند.

اگر در شمار كسانيكه در جنگ بدر و ديگر جنگها توسط امام علي‌(ع‌) به هلاكت رسيدند, تأملي‌داشته باشيم اين سؤال در ذهن پديد خواهد آمد كه آيا تصادفي بود كه بيشتر كشته شدگان به دست‌علي‌(ع‌) از خانداني بودند كه در كينه و دشمني با بني‌هاشم مشهور بودند يا آنكه علي‌(ع‌) از ميان لشگردشمن همان دشمنان ديرين خود را در نظر داشته است؟ به راستي بسيار جاي تعجب است كه در جنگبدر, كشته شدن «حنظله پسر ابي سفيان‌», «عاص بن سعيد بن عاص بن اميه‌», «وليد بن عتبه‌» داماد آنهاو برادر هند (زن ابي سفيان‌) و پس از آن «عقبه بن ابي معيط» پدر وليد و برادر مادري عثمان و سپس‌اشخاص ديگر كه هم پيمانان آنان بودند و يا بوسيله نسب يا سبب به آنان مي‌رسيدند, همه به دست‌علي اتفاقأ پيش آمده باشد.(2) در روز بدر نيمي از مشركين قريش كه از شجاعان نيز بودند به دست حضرت علي‌(ع‌) هلاك شدندو نيمي ديگر به دست ديگر سپاهيان مسلمان‌. در بعضي منابع تعداد مشركاني كه در بدر كشته شدند49 نفر ذكر شده است, كه نفر از آنان را يا حضرت علي‌(ع‌) به تنهايي كشته و يا در به هلاكت‌رساندن آنان شركت داشته است‌.(3) در اهميت غزوه بدر و ضربات شمشير آن حضرت همين بس كه اگر مسلمانان شكست مي‌خوردندموقعيت مسلمانان در برابر مشركان كاملا به خطر مي‌افتاد و آنچه در سالهاي بعد تا امروز تحت عنوان‌گسترش اسلام رخ داده است, مديون ضربات شمشيري است كه در آن روز زده شد.

ذوالفقار علي‌(ع‌) در احد (سوم هجرت‌)

وقتي سپاهيان قريش در مقابل مسلمانان قرار گرفتند, ابوسفيان براي برانگيخته ساختن پرچمداران‌كه از فرزندان عبدالدار بودند, خطاب به آنان گفت: «اي فرزندان عبدالدار! شما در روز بدر وظيفه‌پرچمداري را خوب انجام نداديد و پرچم ما را با خود به عقب برگردانديد و بر ما شكست واردآورديد» كه اين سخن باعث برانگيخته شدن فرزندان عبدالدار و «طلحه بن ابي طلحه‌» شد, سرانجام‌فرزندان عبدالدار قسم خوردند كه تا زمان پيروزي پرچم را برافراشته نگاه دارند. «طلحه‌بن ابي‌طلحه‌»با غرور پرچم را در دست گرفت و از ميان مسلمانان مبارز طلبيد; علي‌بن ابي‌طالب با آزادمنشي به‌ميدان شتافت و او با ضربه ذوالفقار علي‌(ع‌) به هلاكت رسيد .

نقش اينترنت در توسعه ي اقتصادي

۱۰ بازديد
نقش اينترنت در توسعه ي اقتصادي
دسته بندي كامپيوتر و IT
بازديد ها 3
فرمت فايل doc
حجم فايل 86 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 21
نقش اينترنت در توسعه ي اقتصادي

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

نقش اينترنت در توسعه ي اقتصادي

اهميت گسترش دسترسي كشورهاي درحال توسعه به اينترنت به وسيله‌ي دولت‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي و صاحب‌نظران و كارشناسان ارتباطات و توسعه مورد تأييد قرار گرفته است. عقيده اكثريت قريب به اتفاق آن است؛ كه اينترنت و فن‌آوري‌هاي وابسته ارتباطات دور مي‌بايد؛ به عنوان زير ساخت ملي، استراتژيك قلمداد شود. برقراري چنين زيرساخت‌هاي استراتژيكي براي كشورهاي درحال توسعه حياتي به نظر مي‌آيد. به طوري كه ارتباطات مي‌تواند؛ باعث بهبود بهره‌وري اقتصادي، حاكميت، آموزش، بهداشت و سلامتي و كيفيت زندگي خصوصاً در مناطق حاشيه‌اي شود. اين يافته‌ها نشان مي‌دهد؛ كه اتصالات وسيع تر در درون كشورهاي درحال توسعه باعث بهبود زيرساخت اطلاعات كلي در اين كشورها مي‌شود؛ و در نتيجه تغييرات مثبتي را در بهبود سياسي- اقتصادي ايجاد مي‌كند.

درمقاله ي حاضر برآنيم؛ دركي از تأثير كنوني و بالقوه‌ي اينترنت بر چهار پنجم جمعيت دنيا را به دست آوريم؛ كه در كشورهاي درحال توسعه زندگي مي‌كنند. درحاليكه دو سوم آنان فقير هستند. درآغاز برآنيم كه پيشرفت‌هاي سريع كنوني در فن‌آوري اطلاعات و ارتباط را در بحثي گسترده‌تر درباره توسعه و نقش اطلاعات قرار دهيم. سپس تعامل ميان اينترنت و ابعاد كليدي توسعه را با استفاده از داده‌هاي تجربي بررسي مي‌كنيم. داده‌هايي كه از اين استدلال حمايت مي‌كنند مي‌گويد؛ كه اينترنت فقط در صورتي مي‌تواند ابزاري براي توسعه سياسي - اقتصادي درآيد؛ كه به گونه‌اي مورد استفاده قرار گيرد كه به نفع جامعه به طور كلي، و گرو‌ه‌هاي آسيب‌پذير به طور خاص باشد. درآخر برخي دلالت‌هاي اصلي سياست گسترش اينترنت و استفاده از آن را كه دولت‌هاي كشور‌هاي درحال توسعه مي‌بايد به آن بپردازند؛ مورد بحث قرار مي‌دهيم. اين موارد شامل تقويت خلق دانش مربوطه در اينترنت و كسب مهارت‌ها و قابليت‌هاي لازم در استفاده از فن‌آوري به‌گونه‌اي است؛ كه با فرهنگ بومي سازگار باشد.

اهميت و نقش اينترنت

اهميت اينترنت به عنوان ابزاري قدرتمند براي مشاركت در توسعه، به وسيله "جوزف استيگايتز" Joseph Stiglitz اقتصاددان ارشد قبلي بانك جهاني در اولين كنفرانس شبكه توسعه كه در "بن" آلمان در دسامبر 1999 برقرار شد؛ مورد تأكيد قرار گرفت .وي خاطرنشان كرد؛ كه در كار توسعه اين شبكه عظيم، هم موقعيت‌ها و هم خطراتي وجود دارد. از جنبه خطرات، رشد اينترنت در ايالات متحده و ديگر كشورهاي توسعه‌يافته بسيار بيشتر از كشورهاي در حال توسعه بوده است.اين مسئله ممكن است اينترنت را به صورت ابزاري براي افزايش و نه كاهش شكاف بين كشورهاي توسعه يافته و كشورهاي در حال تو سعه درآورد. امروزه هر كودكي در هر نقطه از دنيا كه به اينترنت دسترسي داشته باشد؛ كتابخانه جديد "الكساندريا" را در دسترس خود دارد. "استيگليتز" معتقد به اين رويكرد است؛ كه "جهاني بنگريد و محلي دوباره آفريني كنيد." به عبارت ديگر دانش جهاني كسب شده از مخازن كنوني، مانند كتابخانه‌هاي بزرگ، بانك‌هاي اطلاعاتي و ديگر منابع دانش، كه به وسيله اينترنت در دسترس است؛ بايد نهادينه گردد؛ دوباره كشف شود و به موقعيت‌هاي محلي بازگردانده شود.

نقش خاندان جويني در اعتلاي فرهنگ ايران در عصر مغول

۱۰ بازديد
نقش خاندان جويني در اعتلاي فرهنگ ايران در عصر مغول
دسته بندي گوناگون
بازديد ها 3
فرمت فايل doc
حجم فايل 160 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 69
نقش خاندان جويني در اعتلاي فرهنگ ايران در عصر مغول

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر

نقش خاندان جويني در اعتلاي فرهنگ ايران در عصر مغول

 

نقش خانواده در بزهكاري فرزندان

۱۰ بازديد
نقش خانواده در بزهكاري فرزندان
دسته بندي گوناگون
بازديد ها 3
فرمت فايل doc
حجم فايل 38 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 5
نقش خانواده در بزهكاري فرزندان

فروشنده فايل

كد كاربري 1079
كاربر